ترس دايي از بزرگان!
كم كم تمام بازيكنان بزرگ فوتبال ما به دلايل مرموزي از تيم ملي كنار
گذاشته مي شوند .
بعد از اخراج رحمان رضايي با دلايل واهي ،حتي به دفاعيه اين
بازيكن هم توجهي نشد. مهدوي كيا و هاشميان هم به دلايل
نامعلومياز تيم ملي دور شدند. رضا عنايتي را هم انقدر ازردند كه
قيد ملي پوش ماندن را بزند. در زماني كه تيم ملي مشكل گلزني را
احساس ميكند عنايتي را در ليست 18 نفره نگذاشتن كمي عجيب
است!
وحالا هم نوبت علي كريمي است. كريمي با وساطت رييس جمهور
و همچنين نوه حضرت امام ، بخشيده شد ،اما علي دايي اصرار
بر مصدوم بودن كريمي دارد و نمي خواهد از او استفاده كند در
حالي كه خود كريمي ميگويد كه مصدوم نيست!
با كنار هم گذاشتن اين اتفاقات و نيز سابقه علي دايي در باند بازي در
زمان بازيگري ميتوان به نتايج جالب و در عين حال تاسف انگيزي
رسيد.
علي دايي همانند هرسرمربي ديگري علاقه دارد در تيم خود
حرف اول و اخر را بزند وكسي هم جرات مخالفت نداشته باشد.پس
(با
وبازي دادن هاي عجيب وخطرناك به انها ،سعي در جذب نيروهاي
جديد وايجاد پشتوانه قوي براي خود دارد تا بتواند بر تيم ملي
حكومت كند.
اما در صورت حضور بزرگاني چون كريمي ، مهدوي كيا و... كه
حتي بعضا همبازي دايي هم بوده اند ، او نمي تواند بصورت مطلق
حكمراني كند و ممكن است در بي عدالتي ها با مقاومت اين بزرگان
روبرو شود ، چون انها اگر از دايي بزرگتر نباشند (كه هستند) از او
چيزي كم ندارند. در نيتجه دايي با پشتوانه قوي در سازمان ورزش
(هما ن هايي كه انتخابش كردند) هر كدام از انها را به بهانه اي كنار
گذاشت تا باخيالي راحت مربيگري كند و از سوي ديگر هم نگران
ركوردهايش نباشد!