استاديوم غوغا شده داش علي منصور
خداحافظ غيرت،خداحافظ تعصب
عاشق بود. از همان موقع كه در جايگاه 23 استاديوم ازادي فرياد
استقلال سر ميداد عاشق شده بود. اما برخلاف خيلي ها وقتي بازيكن
شد هم عشق خود را نگه داشت . خونش ابي بود وزندگيش
استقلال. نامش لرزه بر اندام حريفان مي انداخت . بزرگ تيم بود و
محبوب هواداران و يا به قول خودشان : (( شمع شب تاره مني
يا علي منصور،سرور وسالار مني يا علي منصور)).
خبر خيلي ساده بود: (( منصوريان در بازي برگشت فينال جام حذفي
براي هميشه از فوتبال خداحافظي ميكند)) خبر خداحافظي اش را
شنيديم وساده گذشتيم اما وقتي لحظه موعود فرا رسيد تنمان لرزيد
مگر ميشود استقلال بدون منصوريان ؟ مگر ميشود شعار (( بيا
بيا تك ستاره فوتبال ايران، دوست داريم داش عليرضا منصوريان))
در بازي هاي استقلال شنيده نشود؟ مگر ميشود كسي مرهم دردهاي
تيفوسي هاي ابي بعد از باخت ها نباشد؟
روز موعود امد: علي منصور همراه ديگر بازيكنان استقلال وارد
استاديوم شد.90 هزار نفر به احترام عشق شان بلند شدند. ابي ها
با گلويي بغض الود فرياد مي زدند : (( جون مني عمر مني علي
منصوريان، سرور وسالاره مني علي منصوريان...)) . داش علي
جلواشك هايش را گرفته بود مانند 9۰هزارنفر ، داشت دورافتخار
ميزد: (( جايگاههاي 8، 9 .... 19،... 22 ،23) 23
جايگاه 23 جايگاه كودكي علي منصور جايي كه خاطرات او را زنده
مي كرد ، بغض اسطوره تعصب تركيد اشك هاي داش علي سرازير
شد بغض 90 هزار نفر با بغض اسطوره اشان تركيد، استاديوم
ساكت شده بود ساكت ساكت....
ابي ها باز هم كاپيتانشان را مي خواستند اما حيف كه داش علي
تصميم خود را گرفته بود. او كه مي خواست بماندوياور حجازي
باشد با امدن بعضي ها تصميم خود را عوض كرده بود تا توسط
اين افراد كه نفوذشان زبانزد خاص وعام است، خوار نشود.
بازيكني كه در سال 83 در بازي اخر استقلال برابر پگاه وقتي خبر
رسيد پاس به استقلال اهواز 5 گل زده و استقلال تهران قهرماني را
در هر صورتي از دست داده، بعد از گل خود به پگاه لباس خود را
از تن در اورد وجلوي خود پهن كرد وبا سجده به لباس ابي
همه را ديوانه وار عاشق خود كرد.
اما خدا داش علي را دوست داشت و خداحافظي اورا با قهرماني
ابي ها متقارن كرد تا تيفوسي ها فرياد بزنند: (( استاديوم غوغا شده
داش علي منصور .....
خداحافظ اسطوره غيرت وتعصب خداحافظ عليرضا منصوريان