4 بازي،4امتياز!

  هيأت مديره كجاست؟

بازي با مس كرمان چهارمين ديدار ابي پوشان پايتخت بود كه با دومين

باخت اين فصل استقلال همراه شد. در اين ديدار همانند ساير ديدارهاي

اين فصل استقلال شاهد سردرگمي بازيكنان به خصوص مهاجمان

استقلال بوديم.

 بي تاكتيكي و سردرگمي مشهودترين ضعف استقلال در اين فصل ليگ

برتر است. تيمي كه با بودجه اي به مراتب بيشتر از سال گدشته وبا

بازيكناني حرفه اي تر از فصل قبل بسته شده است،حال در هفته

چهارم ليگ برتر وارد بحران ميشود، تيمي  كه در ارامش كامل

تعطيلات قبل از فصل را پشت سر گذاشت ، به تركيه رفت وتمرينات 

خود رازودتراز سايرين اغاز كرد وبا برنامه اي دلخواه سرمربي خود 

جلورفت.

با اين حساب تنها فردي كه بايد پاسخگو اين نتايج باشد كسي نيست

جزامير قلعه نوعي مرد شماره 1 نيمكت استقلال والبته منتقد درجه 1

استقلال درابتداي فصل گذشته! كسي كه( يا خود يا افرادش نظير

رجبي)به سيستم تاكتيكي ناصر حجازي ايراد مي گرفت حال تيمش با

قديميترين واز رده خارج ترين سيستم ، فوتبال بازي مي كند.

بدون تعارف استقلال مدل 87 قلعه نوعي بدون تاكتيك وسردرگم بازي

مي كند وتنها تاكتيكي كه مي شود در ان مشاهده كرد ،تاكتيك سانتر

از جناحين است كه ان هم به خوبي انجام نمي شود! تاكتيكي كه با

توپ پخش كني جباري به جناحين اغاز شده وبعداز سانترهاي

بي هدف وغير اصولي توسط پيستون هاي استقلال به خراب كردن

توپ توسط مهاجمين ختم ميشود.البته نبايد از تاكتيك اوت دستي

عليزاده بگذريم  كه در اين بي تاكتيكي تا حدودي دست تيم امير را

گرفته است.

تنها نقطه روشن در استقلال قلعه نوعي بازي روان وروبه جلو فرهاد

مجيدي است كه با حركتهاي انفجاري خود دفاع تيم حريف را بهم

ميريزدكه البته با عدم شناخت قلعه نوعي( يا شايد لجبازي ايشان )

وگماردن مجيدي در پست هاي نامناسب ، جلوي حركات او گرفته

ميشود.

با اين شرايط كسب اين نتايج در 4 هفته ابتدايي كاملا منطقي به نظر

ميرسدوچه بسا بايد منتظر نتايج بدتر از اين هم از جانب ابي پوشان

باشيم مگر انكه امير استقلال در تفكرات خود تجديد نظر كند.

اما اي كاش اوضاع در فصل قبل هم به همين منوال بود.استقلال

حجازي كه در فصل قبل در 4هفته ابتدايي 7 امتياز (3امتياز بيشتر از

ااستقلال مير) كسب كرده بود، در هفته چهارم دچار انواع بحران ها

شد تا حدي كه ناصرحجازي مجبور به استعفا شد! منشاء اصلي اين 

بحران ها كه باعث شد استقلال و سرمربي اش تمركز لازم براي ادامه 

بازي هارا ازدست بدهد،جلسات متعدد هيأت مديره بود كه به بهانه 

نگراني ازاوضاع تيم تشكيل مي شد!! بعضي از اعضاي اين هيأت

همانند اقاي  نفريه كه نگران دوست نزديك خود امير قلعه نوعي

بودند،بعد از كسب 7 امتياز از 4 بازي اوضاع را بحراني اعلام

كردند و خواستاربركناري حجازي شدند!

واما حالا در اين فصل كه در 4بازي استقلال تنها 4 امتياز(3امتياز

كمتراز فصل قبل) كسب كرده،خبري از اظهار نظرهاي دلسوزانه! و

جلسات هيأت مديره نيست تا به دوستداران استقلال ثابت شود در 

تيمشان بعضي ها نقش پدر خوانده را دارندو هر وقت بخواهند مي ايند

هر وقت صلاح بدانند مي روند كساني كه( به قول رييس سابق كانون

هواداران استقلال،)حتي بيشترين تعامل را با ليدرها  دارند وپول هاي 

انچناني به انها مي دهند تا شعارهاي روي سكوها را هم براي خود

بخرند.

       48 ميليارد=2مدال!!!!

         ديكتاتور فقط برو!

عصر يكشنبه گذشته همزمان با ديدار استقلال تهران ومس كرمان

مراسم اختتاميه المپيك 2008 پكن برگزارشد وپرونده مسابقات بسته

شد.كاروان ورزشي ايران با كسب يك مدال برنز ويك مدال طلا به كار

خود در اين مسابقات پايان داد ودر رتبه  ۵۱ قرار گرفت،رتبه اي

كه پايين ترين مقام در تمام دوره هايي كه ايران دران حضور

داشت،بود.

دلايل مختلفي براي اين نتايج واين افتضاح تاريخي در اين چندروز

توسط كارشناسان مطرح شده ومورد بررسي قرار گرفته است اما

مقصراناين ناكامي ها چه كساني هستند؟

انهايي كه پول بيت المال را بدون هدف وبرنامه ريزي ومديريت حيف

وميل كردند حال بايد پاسخگو باشند، انهايي كه بيش از 48 ميليارد

بودجه صرف اماده سازي ورزشكاران اعزامي به المپيك كردند تا

2مدال بدست بياوريم كه البته يكي از اين مدال ها به مذاق اقايان

خوش نيامدوبه تعبيري نمكي بر زخم انها بود.حتي حضور هادي

ساعي اصلاح طلب در المپيك به قدري براي رييس ورزش واطرافيانش

دردناك بود كه حاضر به ماندن در چين وتماشاي بازي هاي هادي  

نشدند ! رييس ورزشي كه در اين چند سال به جاي برنامه ريزي

ومديريت صحيح در ورزش كشور،به مسايل ريز فوتبال وعزل ونصب

مربيان تيم هاي ابي وقرمز پرداخت ودر نهايت تلاش كرد با بودجه 

فراوان مدال هاي رنگين المپيك را كسب كند اما تنها 1برنز حاصل 

تلاش هاي او بود تادر نهايت با رشادت هادي ساعي تيم ما بدون طلا

ازالمپيك باز نگرددحال تنها دوايي كه ميتواند بر زخم هاي مردم

ناراحت ودلزده از ورزش ايران مرهم باشد ،استعفاي جناب عالي

است تا  ورزش ما از نعمت وجود يك ديكتاتور محروم شود.

البته از نقش قراخانلو رييس وكفاشيان دبير كميته ملي المپيك در اين

افتضاح تاريخي نبايد گذشت. انها كه قبل از المپيك ايران را شايسته

كسب مدال هاي متعدد مي داستند وبعد از بازي ها براي از ترس

پاسخگويي ترجيح دادند مراسم اختتاميه را هم از نزديك ببينند و همراه

كاروان ورزشي به ايران باز نگردند!

    نتايج نظرسنجي ۱۲

رفتن كاشاني از پرسپوليس:

1.به ضرر پرسپوليس است                  ۴۲.۳٪ 

2.فرقي نمي كند                                ۳۰.۷٪

3.به نفع پرسپوليس است                  ۲۶.۹٪ 

ممنون از شركت شما در اين نظر سنجي

اخرين خبر

شماره ۱۴ هفته نامه ۹۰ شنبه ۱۸/۸/۸۷ منتشر ميشود

          سلطه ديكتاتور بر كميته المپيك

                انتخابات غير قانوني اعلام شد!

 انتخابات كميته ملي  المپيك برگزار شد و همانطور كه انتظار ميرفت

علي آبادي رييس سازمان تربيت بدني ,بر كميته المپيك هم مسلط شد.

علي ابادي كه علاقه بسياري دارد تا بر تمام فدراسيون ها و كميته ها

ورزشي و غير ورزشي! رياست كند اينبار برخلاف فدراسيون فوتبال

(كه فيفا ممانعت كرد) توانست به آرزوي خود برسد ومرزهاي قدرت

خود را گسترش دهد.

علي ابادي شادمان از پيروزي خود بود كه بار ديگر صداي سازمان

بازرسي كل كشور در آمد و انتخابات كميته ملي المپيك غير قانوني

اعلام شد! مصطفي پورمحمدي رييس سازمان بازرسي كل كشور با

اعلام اين مطلب بيان داشت كه با توجه به قانون فعلي , حضور

مقامات دولتي در مسووليت هاي ورزشي مشكل قانوني دارد .در

واقع شركت علي ابادي معاون رييس جمهور در انتخابات خلاف

قانون بوده است!

با وجود اين تذكر جدي سازمان بازرسي كل كشور, بعيد مي دانم

كه مشكلي براي علي ابادي و دار ودسته ايشان در كميته المپيك

بوجود بيايد. همانطور كه سال قبل با وجود تذكر هاي پياپي سازمان

بازرسي نسبت به چند شغله  بودن امثال نفريه (عضو هيات مديره

استقلال) و بيادي (عضو سابق هيات مديره پرسپوليس) مشكلي

براي اين دوستان چندين شغله بوجود نيامد!

                   مافيا مايلي كهن را زنداني كرد!

     حاجي مايلي همچنان مبارز

 روز يكشنبه متوجه شديم كه محمد مايلي كهن سرمربي اسبق تيم

ملي ايران بازداشت وچند ساعتي روانه زندان شده است كه علت ان 

هم شكايت برادران سرمايه دار شفيع زاده بود كه از زمان ورود خود

تا به حال چيزي به جز ضرر براي فوتبال ما نداشتند.

زماني كه اين دو سرمايه دار بعد از اختلاف با مربي وقت تيمشان

مجيد جلالي به او توهين كردند با پاسخ محمد مايلي كهن دوست و

همكار قديمي جلالي مواجه شدند: ((زماني كه جلالي معلم و مربي

بود شما تاتي تاتي ميكرديد)). همين جمله بهانه اي شد براي مافياي

فوتبال ايران تا سرسخت ترين واصلي ترين دشمن  خود را براي چند

ساعتي  به زندان بياندازند و به خيال خود با آبروي او بازي كنند.

مافيايي كه چندي پيش از طريق يكي ديگر از اعضاي خود كه

اتفاقا سرمربي تيم ملي هم بود(وهست) حاج مايلي را به دادگاه

كشيدند.

علت اين كينه ها و دشمني ها بر ميگردد به مقابله مايلي كهن با

باند بازي و مافيا بازي در فوتبال. اين مبارزه و مقابله مايلي كهن

از رودررويي حاج مايلي با علي دايي در تيم ملي شروع شد تا جايي

كه به كارشكني برخي  بازيكنان عليه مايلي كهن و بركناري او از

مربيگري تيم ملي انجاميد.

اين مبارزه تا به امروز ادامه داشته و حاج مايلي بدون ترس و

واهمه اي جلو ميرود تا حدي كه حتي روز يكشنبه  بعد از ازادي

بر عليه كميته ملي المپيك افشاگري كرد! 

           تعويض هاي اشتباه و عصبانيت امير بلاي جان استقلال

             عليزاده  روي اعصاب!

نويسنده آبي:

با سلام به همه دوستان استقلالی اولا از اين به بعد سعی می کنم بعد

از هر بازی چند خطی در مورد بازی طبق نظر شخصی خودم براتون

بنويسم که اميدوارم حرفام کسی رو نارحت نکنه پنجشنبه دوباره

نحسي استاديوم تختی انزلی استقلال رو گرفت و مثل هميشه

ملوان جلوی استقلال در انزلی امتياز گرفت اين در حالی بود که 3

امتياز اين بازی فوق العاده برامون حياتی بود که متاسفانه از

دستش داديم ولی به اميد اينکه آخر فصل بابت اينکه اين 2 امتياز

را از دست داديم خودمونو سرزنش نکنيم چرا که اين دفعه در

بهترين فصلی که ميشد در انزلی بازی کرد و شرايط جوی و زمين از

هميشه بهتر بود اين 2 امتياز از دستمون پريد البته تيم بد بازی نکرد

و بچه ها نسبتا خوب بودن ولی علت مساوی شدن رو ميشه گذاشت

رو اشتباهات سرمربی تيممون امير قلعه نويی چرا که تيم  را

با ترکيب غلطی وارد ميدان کرد و عملا استقلال با حضور علی

عليزاده 10 نفره شد  وبرعکس ملوان 12 نفره چون علی مثل يک

مدافع تمام توپهای تيم خودمونو دفع کرد البته خودم پيش بينی می

کردم در صورتی که بارندگی باشه عليزاده تو زمين باشه و از تنها

هنرش که پرتاب دسته استفاده کنه و با شروع بازی که ديدم هوا

آفتابی هست ولی عليزاده تو زمين هست که ديديد هيچ کاری نکرد و

90 دقيقه در زمين بود در حاليکه آرش رو نيمکت بود و شاهد هنر

نمايی عليزاده بود و  شاهکار اين بود که فرهاد رو تعويض کرد  که

اين باعث ميشه امثال فرهاد که حقشون هست تو ترکيب باشن دلخور

بشن و ديگه دل به تمرين ندن و اين سوال در ذهن من برای هميشه

بمونه که طبق چه منطقی علیزاده اصلا اومده فوتباليست شده و در

استقلال بازی ميکنه در حاليکه هر شخص ديگری جای علی بود و

بويی از فوتبال نبرده بود و اين همه بهش فرصت  ميدادن الان برای

خودش کسی شده بود مشکل بعدی استقلال نبودن مجتبی جباری بود

که آخر معلوم نشد به خاطر اينکه باشگاه حق و حقوقشو پرداخت

نکرده امروز نبود يا اينکه واقعا مصدوم بود و مشکل ديگر و اساسی

استقلال اشتباه در کارهای دفاعی هست که اين مشکل واقعا در اين

فصل رنجمون داده پنالتی مفت و مجانی هادی که البته اعتقاد من بر

تصميم 100 درصد اشتباه آقای مرادی هست و همچنين گل دوم که

ديگه نوبر بود خودمون پاس گل داديم که البته ديگه عادی شده از

اين اشتباهات تو اين چند وقته از بيژن و پژمان هميشه سر ميزنه که

اين بر ميگرده به استرسی که از نيمکت به بچه ها با عکس العمل

های آقای قلعه نويی وارد ميشه و نميزاره بازی تموم بشه و در حين

بازی  به بچه ها اعتراض ميکنه و تمرکز تيم رو بهم ميريزه که آقای

قلعه نويی سريعا بايد اين عادت بد خودشونو ترک کنند چون هيچ گاه

پژمان و ميثم قصد اين رو نداشتن اين اشتباه رو انجام بدم ولی پيش

اومد و آقای قلعه نويی سريعا نسبت به اين دو بازيکن عکس العمل

نشون داد و هر دوشونو تعويض کرد و هنگام نشستن رو نيمکت

حسابی جلوی بازيکنا و تماشاگران بازيکنا رو ملامت کرد که اصلا

اين کار توجيه حرفه ای ندارد  ولی با تمام اين اوصاف بد نبوديم و 

اگر از فرصتامون استفاده می کرديم برنده بازی بوديم که نشد و به

اميد به اينکه در بازی های آينده اين چنين در بازی شهرستان ها

دچار مشکل نشويم چون آمار بازی های خارج از خونمون خرابه و

فقط يک پيروزی ويك  مساوی کسب کرديم و  با توجه به اينکه تعداد

بازی زيادی  بايد به شهرستان برويم بايد راهکاری اتخاذ شود که در

بازی های غير خانگی اين طور امتياز از دست ندهيم در آخر از بازی

خوب جان واريو تشکر می کنم همچنن آرزوی موفقيت برای ناصر

خان حجازی در تيم ابومسلم دارم .

با تشکر

مهندس احسان شيرازی نيا

                         دشمنان شوكه شدند!

            بازگشت ناصرحجازي

روز  يكشنبه خبري را روي خبرگزاري هاي مختلف خوانديم كه ما را

متعجب كرد: ناصر حجازي سرمربي ابومسلم مشهد شد!

تعجب ما از اين بابت نبود كه ناصرخان توانايي فني لازم را براي

هدايت ابومسلم ندارد چرا كه او آخرين مربي ايراني بود كه يك

تيم ايراني را به فينال جام باشگاه هاي اسيا برد وهم اكنون نيز ايشان

در هيات انتخاب بهترين بازيكن اسيا حضور دارد. شگفتي ما از ان

جهت بود كه با وجود خيل عظيم! دشمنان ناصرحجازي در بدنه

ورزش وفوتبال ايران چطور سردار بني اسد مدير عامل فهيم وبا

دانش ابومسلم حاضر به همكاري با اين اسطوره فوتبال ايران شد.

اسطوره اي كه فصل قبل به هر طريق ممكن وبا انواع كارشكني ها

 جلوي موفقيتش در استقلال را گرفتند. اسطوره اي كه علي رغم

استفاده از جديدترين سيستم هاي فوتبال وبازي با 2-4-4 متهم به

سنت گرايي مي شود! اما بعضي ها حتي با بازي با سيستم منسوخ

شده 2-5-3 و تاكتيك هاي علي اصغري به عنوان مربيان مسلط به

علم روز شناخته ميشوند! علت اين تناقض تنها يك مساله است وآن

نفوذ انان در تمام قسمت هاي پيكره بيمار ورزش وفوتبال ايران و

داشتن باند هاي مختلف در ورزش ورسانه ها ست, حال آنكه

ناصر حجازي تنها يك جا نفوذ دارد و آن هم در دل طرفداران واقعي

فوتبال ايران زمين است.                      

                    ايران عليه قطبي!

از زماني كه به ايران آمد و جا را براي خيلي ها تنگ كرد , دشمن

پيدا كرد . از ان زمان كه با امدن او و تفكرات حرفه اي او ديگر

جايي براي امثال استيلي و مرزبان وشيث رضايي نبود.

بعد از قهرماني در ايران دشمني ها وحسادت ها عليه او بيشتر شد تا

جايي كه عطاي حضور در پرسپوليس را به لقايش بخشيد و از ايران

رفت.

اما مديران جديد پرسپوليس كه محبوبيت را در بازگرداندن قطبي

مي ديدند به هر طريق ممكن وبا وعده هاي پوشالي او را بازگردانند

(و حالا كه بايد حامي او باشند پشت او را خالي كردند و او را تنها

گذاشتند) اما اين بار دشمنان او با تفكرات جديد به او حمله ور شدند

كار شكني ها اين بار از طريق تمام رسانه ها پيگيري مي شد!

ابتدا رسانه هاي ورزشي به اشكال مختلف براي او و تيمش

ودستيارانش شايعه و حاشيه درست كردند تا جايي كه قطبي در

چند نوبت از كوره در رفت و عصباني شد. قطبي كه با دوري از

ايران (در واقع دوري از ريا و دورويي و دروغ گويي وحسادت

وكارشكني و..) اعصابي راحت وادبياتي قابل تحصين داشت حالا

بعد از يك سال ورود به اين فوتبال كثيف ادبيات خود را هم كم كم

از دست مي دهد. دشمنان قطبي با خشنودي از اين بابت در مرحله

بعد از طريق تمام روزنامه ها و برنامه هاي تلويزيوني بخصوص

روزنامه خبر ورزشي و برنامه تلويزيوني  نود تمام حركات و سخنان

و تاكتيك هاي او را زير سوال بردند .تا اينكه مساله دي كارمو پيش

امد. قطبي كه با دور زدن باند هاي مافيايي نقل و انتقال بازيكنان

فوتبال ايران , شخصا اقدام به خريد بازيكن كرده بود, خشم همه

دلالان را برانگيخت به نحوي كه عزم خود را جزم كردند  تا به هر

نحو ممكن دي كارمو را از ايران اخراج كنند. انها از تمام نيروي خود

در روزنامه ها وبرنامه هاي ورزشي استفاده كردند تا جايي كه حتي

به بدترين شكل ممكن وبا جملات تمسخر آميز اين بازيكن برزيلي را

مسخره كردند ونيز با پخش مدارك جعلي در برنامه تلويزيوني نود

سعي در تخريب روحيه اين بازيكن كردند. انها كاري كردند كه

طرفداران پرسپوليس انتظار دارند دي كارمو همه موقعيت هاي خود

را گل كند! در حاليكه قطبي قول داده بود او تا پايان فصل تنها 10 گل

ميزند.

تا اين جاي كار قطبي دست از حمايت از بازيكن خود بر نداشته

وباند مافيايي فوتبال ايران با  همه كارشكني ها  كاري از پيش

نبرده است اما شايد قطبي تاوان اين مقابله با مافيا را پس بدهد!

                                نتايج نظرسنجي 13

                     علت  کسب  نتايج ضعيف در المپيك 

1.ضعف مديريت علي ابادي                                   53.8%

2.ضعف مديريت كميته المپيك                                 30.7%

3.عدم توانايي بازيكنان ايراني                                15.3%

4.ضعف فني مربيان                                              0%

با تشكراز شركت شما در اين نظر سنجي