حاشيه هاي زشت!
ديدار استقلال تهران وپگاه گيلان در فينال جام حذفي با همه
جذابيت هايي كه داشت داراي حاشيهاي زشتي هم بود كه در اين
مقال سعي كرديم به چند مورد از انها اشاره اي كنيم:
بليط هاي اين ديدار برخلاف ديدار سپاهان وپرسپوليس ،پيش فروش
شد تا شهرستاني ها عملا از حضور دراين ديدار محروم شوند ونيز
بازارسياه دوباره رونق بگيرد. در حاليكه تجربه ثابت كرده اگر در
روز بازي بليط فروشي شود هيچ بازار سياهي ايجاد نخواهد شد. در
اين بين بايد سراغ مسوولاني رفت كه با برخي دلالان بليط روابط
نزديكي دارند واز اين طريق هم سود هاي هنگفتي كسب مي كنند.
نكته بعدي حضور يگان ويژه ضد شورش با شكل وشمايل عجيب در
اواخر بازي بود! در حاليكه با حضورنيروهاي انتظامي با لباس عادي
وباتوم و...در كنار زمين امنيت جشن قهرماني تامين ميشد ، اين
نيروها با لباس هاي عجيب،جريقه هاي ضد گلوله ،كلاه هاي ضد
ضربه، انواع اسلحه هاي مدرن، انواع باتوم هاي برقي و..جلوي
ديدگان تماشگران مستقر شدند وبا اين حركت توهين بزرگي به
مردم فوتبالدوست ما كردند، گويي كه اين 90 هزار نفر از حرفه اي
ترين ادم كشان جهاني وداراي اسلحه هاي فوق پيشرفته هستند!
مطلب بعدي كثيفي وعدم رعايت مسايل بهداشتي پيش پا افتاده در
استاديوم ازادي بود. در حاليكه 90 هزار تماشاگر در گرماي شديد
هوا نيازمند ابخوري ودستشويي كافي بودند ، شيرهاوتوالت هاي
انگشت شمار استاديوم ازادي جوابگوي انها نبود. اين موضوع
به علاوه الودگي اين توالت ها باعث راه افتادن جوي هاي اب
بسيار الوده در روي پله هاي ورزشگاه شد كه با حركت افراد
روي پله ها تماشاگران با ابپاشي اين جوي الوده مواجه
مي شدند! متاسفانه وضعيت بهداشتي پله ها ، صندلي ها، توالت ها
و ابخوري هاي استاديوم ازادي در طول فصل واقعا وحشتناك است
فيلم راه افتادن جوي اب در استاديوم را در اينجا ببينديد
اما حاشيه اخر حركت زشت مديريت باشگاه استقلال بود. انها در
روزهاي قبل بازي در بوق كرده بودند كه در روز بازي 80 هزار
پيراهن استقلال بين هوادارن پخش مي كنند . اما در عين ناباوري
در روز بازي شاهد بوديم حدود 5 هزار كاور به رنگ ابي كم رنگ
از جنس پارچه چسب اتو( پارچه اي است كه به عنوان وصله لباس
بوسيله اتو كردن به لباس مي چسبانند) بين هواداران ابي تقسيم
كردند! اين كاور كه نه در رنگ نه در طرح شباهتي به پيراهن
استقلال نداشت با اشاره اي پاره ميشد!
(تصويرش را در عكس زير مي بينيد)
اي كاش مقدار بسيار كمي از اين بودجه هاي هنگفتي كه جا به جا
ميشود را صرف هواداران مي كردند وبراي انها كه از صبح راهي
ورزشگاه شده بودند كمي ارزش قايل بودندحتي به اندازه يك كاور
ورزشي. اما متاسفانه فقط اقايان در حرف دست هواداران را
مي بوسند!